28 april, 2004

کمک

اين روز ها همه جا صحبت از دسترسی به سلاح اتمی است.

جدا از اينکه اين حقير معتقد است استفاده از اين نوع صلاح برای هر کس و هر کجا

قابل تائيد نيست ولی اين حقير همچنين معتقد است که اگر چيزی درست نيست

برای هيچکس درست نيست. اگر اسرائيل و آمريکا و چند کشور ديگر اجازه دستيابی

به اين تکنيک و داشتن سلاح اتمی را دارند همه کشورهای دنيا بايد بتوانند اين اجازه

را داشته باشند.

ولی امروزه آنقدر مردم در خوابند که واقعيات را می بينند و رويشان را برمی گردانند

انگار که هيچ خبری نيست و همه چيز مرتب است.

همه جا دارن مسلمانان را می کشند و همه جا آنها را گناهکار می نامند و هيچکس

هيچی نمی گويد ولی ايرادی به کسی نيست اگر همه چيز از خود ماست .

اگر همانها که برای انفجار برج های آمريکا در ايران برای همدردی شمع روشن کردن

يکبار هم برای همدردی شمعی برای تمام کشتگانی که توسط آمريکا و اسرائيل از

بين رفته اند و هر روز می روند روشن می کردند وضعمان از اين که هست بهتر بود.

اين اصلا به آن معنی نيست که واقعه برجهای آمريکا قابل تائيد است- به هيچوجه

{ هر چند که عده ای و اين حقير هم از همان اول فکر می کرديم يا اين کار خود آمريکا

است و يا به هر حال سياستی پشت آن است و حالا معلوم شد که زياد پر بيراه هم

نمی گفته ايم }

اما اگر واقعا بخواهيم واقه بين باشيم چه چيزی ما را وا ميدارد که ماری بکنيم و يا

چيزی بگوئيم که به درستی آن واقف نيستيم.

به هر حال اين نيز می گذرد و ما می مانيم و زمان از دست رفته امان که ديگر

هيچوقت برنمی گردد.

اما بعد......

چند روزی است که فکر مشغولم کرده و به هر کدام از دوستان می گويم جواب

می شنوم که کار درستی نيست و فکر بيهوده ايست!!!

اما { مادر بزرگ مرحومم } می گفت: هادی آقا جان . اگر روزی فکر کردی که بايد

کاری انجام بشود آستين را بالا بزن و خودت شروع کن منتظر کمک هيچکس هم

نباش . چون کسی را پيدا نمی کنی. با توجه به اين نصيحت تصميم گرفتم که خودم

شروع کنم و اميدوار باشم که ديگران به کمک بيايند.

اما حالا اين فکر چی هست:

از آنجا که ايرانيان در همه جای دنيا پراکنده اند و هر کدام برای خود موقعيتی دارند اين

ايده به ذهن آمد که يک سايت باز کنم برای اينکه ايرانيان چيزهائی لازم دارند و تهيه

آن بعلت بعد مکان قابل تهيه نيست را اعلام کنند و دوستانی که در نقطه ديگر دنيا

امکان پيدا کردن آن را دارند آن را تهيه کنند و برای کسی که آن را احتياج دارد

بفرستند.

برای مثال:

آقای ( - ) در ايران دنبال داروئی حياتی می گردد که يا کمياب است و يا آنقدر گران که

تهيه آن ممکن نيست بنابر اين نام و مشخصات دقيق اين دارو را در اين سايت قرار

می دهد و شخص ديگری آقای ( * ) در کشور ديگری اين دارو را پيدا می کند. قيمت

آن و ارسال آن را برای آقای ( - ) می فرستد. پول که بدستش رسيد دارو را تهيه کرده

و می فرستد.

آقای ( - ) کتابی لازم دارد که نمی يابد. آقای ( * ) آن کتاب را پيدا کرده و برايش بعد

از دريافت پول کتاب و هزينه پست آن ارسال می کند.

با اين کار اول: مشکل کسانی با ارزانترين قيمت ممکن و راحت ترين راه حل می شود

که به نظرشان لاينحل می رسيد.

دوم: به يکی از هموطنانمان کمک کرده ايم بدون اينکه او را بشناسيم و متوقع باشم

که فردا هم او برای ما کاری را انجام خواهد داد و به کسی کمک کرده ايم بدون

هيچگونه شناخت و چشمداشت مادی.

سوم: به خودمان ثابت می کنيم که هنوز می توان کلماتی مثل انساندوستی و کمک

به همنوع را بکار برد و به آن افتخار کرد.

از آنجا که همه اين کار ها بر اساس ميل کار بدون اجرت و مزد می باشد دوستانی که

درخواستهايشان را اعلام می کنند بايد بدانند که ايرانيان ديگر مسلما دوست دارن به

همديگر کمک کنند اما در حد توانشان و نه بيشتر بنابر اين از اظهار طلب کمک برای

چيزی که انجام دادن آن به بيش از يک نفر احتياج داشته باشد خودداری خواهند کرد

( مسلما علاقه قلبی همگی ماست که روزی بتوانيم گروهی مشکلاتمان را حل کنيم

و در مقطع کنونی بايد از صفر شروع کرد.)

اميدوارم که دفعه بعد بتوانم نام سايت را به اطلاعتان برسانم.

و باز اميدوارم که با نظرتتان اين فکر را پزبارتر کنيم.

{ يا علی }

Geen opmerkingen: