29 april, 2009

برای دوستداران آمریکا



این فیلم را پیدا کردم و اینجا می گذارم برای همه دوستداران سینه چاک آمریکا که فقط زرق و برق آن را می بینند و
همه کثافت کاری های دوران تاریخ آمریکا را ندیده می گیرند
قدیمی ها وقتی کسی چیزی را که بد بود،: می گفت نه خیلی هم خوب است ، می گفتند : انشاءا... نصیبت بشود
من این را نمی گویم زیرا می دانم همه اینها از حماقت است
مثل همه چیز دیگر ، مردم چیزهائی را می گویند که اصلا آنها را نمی فهمند
امیدوارم یک روز بیاید که ما قبل از اینکه حرف بزنیم، چند ثانیه هم فکر کنیم


یا علی

19 april, 2009

درس زندگی 40


استفاده از نیروی اراده هرگز کاری صورت نمی دهد و یا لااقل در دراز مدت شیوه ای غیر موثر است
آیا تا کنون در زمینه ای- مثلا وضع جسمانی خود- به آستانه احساس رسیده اید؟
در چه مرحله ای دچار آن احساس شده اید؟
چه کرده اید؟
شاید با استفاده از قدرت اراده و گرفتن رژیم غذائی، با خویشتن به مبارزه پرداخته باشید، اما البته هر نتیجه ای که گرفته اید جنبه موقت داشته است، زیرا محروم کردن خویشتن از غذا، همیشه دردناک است و مغز شما هرگز اجازه نمی دهد در شرایطی که راه دیگری وجود داشته باشد، دائما رنج را تحمل کنید
پس چه باید کرد؟
راه حل آن است که بجای مبارزه با غرایز طبیعی، حالت شرطی خود را نسبت به غذا عوض کنید، تا اینکه میل به غذا در شما کم شود و خوردن غذا دیگر لذتبخش نباشد، دائما دردسرهایی را کع در اثر پرخوری کشیده اید به خود یادآوری کنید
پرخوری را رنج آور و ورزش را امری اذتبخش تلقی کنید تا به طور خودکار، در مسیر صحیح بیفتید


یا علی

16 april, 2009

ما برگشتیم

ناراحت نباشید ما از مسافرت برگشتیم
مسافرت به بروخه، بلژیک به خوبی و خوشی تمام شد و ما قدوم مبارک خودمان را به خاک هلند گذاشتیم
سفر خوبی بود
کلی زیبائی دیدیم و عکس هائی هم گرفته ایم که چند تا از آنها را اینجا می گذاریم و بقیه را بعدا در جای دیگری که بتوانید ببینید

یا علی









11 april, 2009

بروخه، بلژیک


همانطور که قبلا به استحضار شما رسانده بودم
بر اساس همان برنامه ای که در وبلاگ سفر گذاشته بودم
رفتم( یعنی آمدم ) بروخه بلژیک که به ونیز بلژیک معروف است
الان یکی دوتا عکس از جناب مستطاب می گذارم تا بعد گزارش مفصل تری آماده شود شاید که خدای ناکرده به درد شخص دیگری بخورد

یا علی

02 april, 2009

درس زندگی 39



گاهی انسان بر سر دوراهی قرار می گیردکه هر دو به رنج منتهی می شود

به عنوان مثال، بعضی ها در زندگی زناشوئی خود احساس بدبختی می کنند

اما اگر از هم جدا شوند، نتها می شوند و بیشتر احساس بدبدختی خواهند کرد

در نتیجه هیچ کاری نمی کنند... و همچنین احساس بدبختی می کنند

به جای اینکه احساس کنید در دام افتاده اید، سعی کنید از نیروی رنج به سود خود استفاده کنید. ببینید در گذشته و حال، چه کشیده اید! رنج را با چنان شدتی احساس کنید که شما را وادار به عمل سازد و سرانجام ناچار شوید که فکری برای وضعیت خود بکنید

ما به این حالت ( آستانه عذاب ) می گوئیم

به جای اینکه حالت اتفعالی داشته باشید و صبر کنید تا این حالت عاطفی اجتناب ناپذیر به سراغتان بیاید، چرا آگاهانه و فعالانه آنرا در خود ایجاد نمی کنید تا انگیزه ای قوی در شما بوجود آید و سعی کنید از همین امروز زندگی خود را بهتر سازید؟


یا علی