30 juli, 2019

درس زندگی 100 - آنتونی رابینز



دوست من آقای دبلیو میچل از نظر طرح سوالات درخشان نمونه است. وی در یک حادثه فجیع، تمام بدنش سوخت و پاهایش فلج شد. اما غصه و تاسف به خود راه نداد و در عوض از خود پرسید؟ چه چیزهائی هنوز برایم مانده است؟ اندیشید ( اکنون چه کارهائی از من ساخته است که حتی در گذشته نمی توانستم انجام دهم؟ به علت وقوع این حادثه چه خدمتهائی می توانم به دیگران بکنم؟
در بیمارستان، با پرستاری به نام آنی آشنا و بلافاصله به او علاقمند شد. بدن میچل چنان سوخته بود که شناخته نمی شد و به علاوه از کمر به پائین فلج شده بود ، اما چنان جسارتی داشت که از خود پرسید: چگونه می توانم دل او را بدست آورد؟ و چندی نگذشت که با یکدیگر ازدواج کردند. اگر از شکست و یا جواب منفی نمی ترسیدید، هم اکنون چه پرسشهائی از خود می کردید؟

Geen opmerkingen: