16 december, 2010

عاشورا

ای کاش می شد تو کربلا اسم تو رو صدا کنم
ای کاش می شد با زینبت توی حرم دعا کنم
*
ای کاش می شد رقیه رو برای دیدن بیارم
اشک تموم چهرشو با نوک انگشت پاک کنم
*
ای کاش می شد یک کمی آب برای خشکی لبت
از آب نهر علقمه با مشک پاره بیارم
*
ای کاش می شد اصغرتو بغل کنم
خون گلوی تازه شو با بوسه ای بند بیارم
*
ای کاش می شد اکبرتو سوار بر است ببینم
فخر نگاه پدرو تو چشم خیست ببینم
*
ای کاش می شد فاطمه تو جان علی قسم بدم
بهش بگم تو این شبا اسم ما رو یادش نره
*
ای کاش می شد ای کاش می شد دل هادی رو صدا کنی
ببندی به طنابتو هر جا که خواستی ببری

یا علی

Geen opmerkingen: