11 september, 2007

حضرت معصومه



مادربزرگ مرحومم می گفت: ما هیچوقت به یاد خدا و پیغمبر و امامان و بزرگان نمی افتیم مگر اینکه کاری داشته باشیم


حضرت عباسی اش راست می گفت: دلیلش هم همین که الآن شرایطم جوری است که باید خانه پیدا کنم


با خودم فکر کردم مثل همه آدم های دیگر من هم می توانم چیزی پیدا کنم


ولی چرا از این بزرگواران کمک نگیرم مگر نه اینکه دوست دارند که از آنها چیزی درخواست بشود


لذا تصمیم خودم را گرفتم و صحبت مبسوطی با حضرت معصومه (س) کردم


به ایشان عرض کردم من یک خانه در آمستردام می خواهم، بزرگی و کوچکیش مطرح نیست


ولی می دانید که هرچه بدهید مال خودتان است و برای شما در آنجا جلسه و مراسم می گیریم، دیگر خود دانید


البته در ادامه هم گفتم که اگر این خانه به نحوی که شما می پسندید و من راضی باشم پیدا شد


قراردادهای بعدی را با هم می بندیم




یا علی

2 opmerkingen:

Anoniem zei

Ensha allah ke zoodtar be yariye hazrate Ma'soome khoone peyda konid va ma ham da'vat beshim!

Anoniem zei

آرزو خانم جان
اگر دعای اولت ( پیدا کردن خانه ) منوط به شرط دومت ( دعوت کردن تو باشد ) معنی اش این است که نمی خواهی ما خانه پیدا کنیم. خودت که می دانی ما از مهمان خوشمان نمی آید آن هم از آمریکا

اردتمند
هادی