اين روز ها همه جا صحبت از دسترسی به سلاح اتمی است.
جدا از اينکه اين حقير معتقد است استفاده از اين نوع صلاح برای هر کس و هر کجا
قابل تائيد نيست ولی اين حقير همچنين معتقد است که اگر چيزی درست نيست
برای هيچکس درست نيست. اگر اسرائيل و آمريکا و چند کشور ديگر اجازه دستيابی
به اين تکنيک و داشتن سلاح اتمی را دارند همه کشورهای دنيا بايد بتوانند اين اجازه
را داشته باشند.
ولی امروزه آنقدر مردم در خوابند که واقعيات را می بينند و رويشان را برمی گردانند
انگار که هيچ خبری نيست و همه چيز مرتب است.
همه جا دارن مسلمانان را می کشند و همه جا آنها را گناهکار می نامند و هيچکس
هيچی نمی گويد ولی ايرادی به کسی نيست اگر همه چيز از خود ماست .
اگر همانها که برای انفجار برج های آمريکا در ايران برای همدردی شمع روشن کردن
يکبار هم برای همدردی شمعی برای تمام کشتگانی که توسط آمريکا و اسرائيل از
بين رفته اند و هر روز می روند روشن می کردند وضعمان از اين که هست بهتر بود.
اين اصلا به آن معنی نيست که واقعه برجهای آمريکا قابل تائيد است- به هيچوجه
{ هر چند که عده ای و اين حقير هم از همان اول فکر می کرديم يا اين کار خود آمريکا
است و يا به هر حال سياستی پشت آن است و حالا معلوم شد که زياد پر بيراه هم
نمی گفته ايم }
اما اگر واقعا بخواهيم واقه بين باشيم چه چيزی ما را وا ميدارد که ماری بکنيم و يا
چيزی بگوئيم که به درستی آن واقف نيستيم.
به هر حال اين نيز می گذرد و ما می مانيم و زمان از دست رفته امان که ديگر
هيچوقت برنمی گردد.
اما بعد......
چند روزی است که فکر مشغولم کرده و به هر کدام از دوستان می گويم جواب
می شنوم که کار درستی نيست و فکر بيهوده ايست!!!
اما { مادر بزرگ مرحومم } می گفت: هادی آقا جان . اگر روزی فکر کردی که بايد
کاری انجام بشود آستين را بالا بزن و خودت شروع کن منتظر کمک هيچکس هم
نباش . چون کسی را پيدا نمی کنی. با توجه به اين نصيحت تصميم گرفتم که خودم
شروع کنم و اميدوار باشم که ديگران به کمک بيايند.
اما حالا اين فکر چی هست:
از آنجا که ايرانيان در همه جای دنيا پراکنده اند و هر کدام برای خود موقعيتی دارند اين
ايده به ذهن آمد که يک سايت باز کنم برای اينکه ايرانيان چيزهائی لازم دارند و تهيه
آن بعلت بعد مکان قابل تهيه نيست را اعلام کنند و دوستانی که در نقطه ديگر دنيا
امکان پيدا کردن آن را دارند آن را تهيه کنند و برای کسی که آن را احتياج دارد
بفرستند.
برای مثال:
آقای ( - ) در ايران دنبال داروئی حياتی می گردد که يا کمياب است و يا آنقدر گران که
تهيه آن ممکن نيست بنابر اين نام و مشخصات دقيق اين دارو را در اين سايت قرار
می دهد و شخص ديگری آقای ( * ) در کشور ديگری اين دارو را پيدا می کند. قيمت
آن و ارسال آن را برای آقای ( - ) می فرستد. پول که بدستش رسيد دارو را تهيه کرده
و می فرستد.
آقای ( - ) کتابی لازم دارد که نمی يابد. آقای ( * ) آن کتاب را پيدا کرده و برايش بعد
از دريافت پول کتاب و هزينه پست آن ارسال می کند.
با اين کار اول: مشکل کسانی با ارزانترين قيمت ممکن و راحت ترين راه حل می شود
که به نظرشان لاينحل می رسيد.
دوم: به يکی از هموطنانمان کمک کرده ايم بدون اينکه او را بشناسيم و متوقع باشم
که فردا هم او برای ما کاری را انجام خواهد داد و به کسی کمک کرده ايم بدون
هيچگونه شناخت و چشمداشت مادی.
سوم: به خودمان ثابت می کنيم که هنوز می توان کلماتی مثل انساندوستی و کمک
به همنوع را بکار برد و به آن افتخار کرد.
از آنجا که همه اين کار ها بر اساس ميل کار بدون اجرت و مزد می باشد دوستانی که
درخواستهايشان را اعلام می کنند بايد بدانند که ايرانيان ديگر مسلما دوست دارن به
همديگر کمک کنند اما در حد توانشان و نه بيشتر بنابر اين از اظهار طلب کمک برای
چيزی که انجام دادن آن به بيش از يک نفر احتياج داشته باشد خودداری خواهند کرد
( مسلما علاقه قلبی همگی ماست که روزی بتوانيم گروهی مشکلاتمان را حل کنيم
و در مقطع کنونی بايد از صفر شروع کرد.)
اميدوارم که دفعه بعد بتوانم نام سايت را به اطلاعتان برسانم.
و باز اميدوارم که با نظرتتان اين فکر را پزبارتر کنيم.
{ يا علی }